سفارش تبلیغ
صبا ویژن









توی شهری که تو نیستی...  

آرزومه که یه لحظه روبروی من بایستی

آخه قلبم نگرونه توی شهری که تو نیستی

تو خیال کن آدمای همه دنیا توی شهره

توی شهر بی تو اما دل من با همه قهره

توی شهری که تو نیستی همه جارو غم گرفته  

هرکجا رفتی صدام کن عزیزم دلم گرفته

شدم اون غریبه ای که تو نباشی نمی ارزه

دارم از نفس می افتم مثل یک گیاه هرزه


نوشته شده توسط : پرنده مهاجر ...| پنج شنبه 88 اسفند 20 | ساعت 12:32 عصر | +| نظرات شما ()

پرنده مهاجر  

 

ای پرنده مهاجر سفرت سلامت اما
به کجامیری عزیزم قفسه تموم دنیا
روی شاخه های دوری چه خوشی داره صبوری
وقتی خورشیدی نباشه تا همیشه سوت و کوری
میگذره روزای عمرت توی جاده های خلوت
تا بخوای بر گردی خونه گم میشی تو باغ غربت
واسه ما فرقی نداره هر جا باشیم شب نشینیم
دلخوشیم به این که شاید سحرو یه روز ببینیم
آخرش یه روزی هجرت در خونتو میکوبه

تازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبه


نوشته شده توسط : پرنده مهاجر ...| دوشنبه 88 اسفند 3 | ساعت 5:34 عصر | +| نظرات شما ()

<      1   2   3      


All Right Reserved By Aguafish.Parsiblog.Com کپی برداری از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز است